رأی وحدترویه شماره ۷۷۴ – ۱۳۹۸/۱/۲۰ هیأتعمومی دیوان عالی کشور
دکتر زین العابدین فرهادی؛ وکیل پایه یک دادگستری
m.a.a.law.office@
بر اساس ماده 21 قانون «نحوه اجرای محکومیتهای مالی» مصوب 1394 چنانچه شخصی با انگیزه فرار از ادای دین مال خود را به دیگری انتقال دهد به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، مستوجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌبه یا هر دو مجازات می گردد و حتی در صورتی که منتقلٌالیه نیز با علم به موضوع اقدام به خرید مال مزبور کرده باشد در حکم شریک جرم قرا خواهد گرفت.
{متن ماده 21ق.ن.ا.م.م:
ماده۲۱ـ انتقال مال به دیگری به هر نحو بهوسیله مدیون با انگیزه فرار از ادای دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌبه یا هر دو مجازات میشود و در صورتی که منتقلٌالیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است. در این صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقالگیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکومٌبه از محل آن استیفاء خواهد شد. }
برخی از محاکم قضایی، صرف احراز قصد خاص مرتکب مبنی بر عدم پرداخت دین را جهت اثبات جرم مذکور کافی میدانستند. برای مثال چنانچه پس از طرح دعاوی خانوادگی و قبل از طرح دعوای مطالبه مهریه، زوج اموال خود را منتقل میکرد، عمل او را مصداق انتقال مال به قصد فرار از دین تشخیص میدادند.
برخی دیگر از قضات، «مطالبه» دین قبل از انتقال مال را برای تحقق جرم کافی میدانستند و برخی دیگر نیز با استناد به استعمال لفظ «محکومٌبه» در متن ماده، «صدور رأی قطعی» مبنی بر محکومیت مدیون را ضروری میدانستند.
در نهایت هیأت عمومی دیوان عالی کشور در رأی وحدت رویه شماره۷۷۴ مورخه 20/1/1398 نظر سوم را صحیح تشخیص داد.
بنابراین بر اساس رای وحدت رویه مذکور، مفروض اثبات و انتساب اتهام موصوف به مدیون، صدور حکم قطعی محکومیت وی می باشد.
رأی وحدترویه شماره ۷۷۴ – ۱۳۹۸/۱/۲۰ هیأتعمومی دیوان عالی کشور
نظر به این که قانونگذار در ماده ۲۱ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴/۲۳/۴، در مقام تعیین مجازات برای انتقالدهندگان مال با انگیزه فرار از دین، به تعیین جزای نقدی معادل نصف محکومبه و استیفای محکومبه از محل آن تصویب کرده است و نیز سایر قراین موجود در قانون مزبور، کلاً بر لزوم سبق محکومیت قطعی مدیون و سپس، انتقال مال از ناحیه وی با انگیزه فرار از دین دلالت دارند که در اینصورت، موضوع دارای جنبه کیفری است لذا با عنایت به مراتب مذکور در فوق و اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها، به نظر اکثریت اهضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور رأی شعبه سیوهشتم دیوان عالی کشور که مستدعی اعاده دادرسی را قبل از محکومیت قطعی به پرداخت دین، غیرقابل تعقیب جزایی دانسته است در حدی که با این نظر انطباق دارد صحیح و منطبق با قوانین موضوعه تشخیص میگردد. این رأی در اجرای ذیل ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری، در موارد مشابه برای کلیه مراجع قضایی و غیرقضایی لازمالاتباع است.
دکتر زین العابدین فرهادی؛ وکیل پایه یک دادگستری m.a.a.law.office@ www.drzfarhadi.ir